عذر خواهی از یکی یک دونه مامانی
یکی یک دونه من، تمام وجودم، نمی دونم چطوری از تو بخاطر ایننننننننن همه تاخیر معذرت خواهی کنم عزیز دلم. چندین ماه تاخیر ، تو نوشتن. دلیلش رو خودم هم نمی دونم یعنی می دونم ها ولی خیلییییییی زیاده. اسفند که اطلاع دادن شرکت می خواد منحل بشه و من و بابای هر دو بیکار شدیم ، از 20 اسفند رفتیم مهاباد و تا 20 فروردین اونجا بودیم و تا 15 اردیبهشت درگیر پیدا کردن کار برای من و بابایی که خدا رو هزار مرتبه شکر ، هر دو کار خیلی خوبی گیر آوردیم و تا همین یه هفته پیش هم در گیر پیدا کردن خونه، و اسباب کشی بودیم و به همین دلایل از وبلاگ تو عزیز دلم غاقل شدم ، هر چند اینا دلیل قانع کننده ایی نیست ولی ازت واقعا" معذرت می خوام مامانی . تو این مدت خیلی بزرگ...
نویسنده :
مامانی
16:23