سایناساینا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه سن داره

ساینا تمام زندگی و دنیای من و بابایی

هانی (عسل) من

1390/2/18 10:08
نویسنده : مامانی
264 بازدید
اشتراک گذاری

هانی من سلام. چند روزه برات پست نذاشتم. آخه این چند روز تعطیل بود و ما هر سه سر کار نرفتیم. منظورم من و بابایی و خودتی . آخه تو هم کارمند کوچولویی دیگه. ولی چقدر به هر سه تامون خوش گذشت مامانییییییی. من و بابایی مهربونت به شیرین کاریهای تو می خندیدیم . آخه تا یه آهنگ می شنوی برات فرق نم کنه گلکم، شاده یا غمگین - شروع می کنی به رقصیدن. از رقصت فیلم برداری کردم که وقتی بزرگ شدی بهت نشونش بدم. خودمونیم ( چه خردادیانی بشی مامانی) دو روز هم هست که بابا می گی ناز گلم. اولین بار که بابایی شنید، بغلت کرد و غرق بوسه ات کرد،اوج خوشحالی رو تو نگاهش و توی حرکات بابایی می دیدم.

دیروزم که شنبه بود ، سه تایی رفتیم پارک ارم. چقدر ددری هستی مامانیییی، از صبح رفتیم تا 9 شب. خیلییییییییییییییییییییییییییییییی به هر سه تامون خوش گذشتتت.

خوب سه روز هم تو خونه بیکار ننشستیم. بابای جون همش ازت عکس می گرفت . خوب من  هم می خوام چند تا عکست رو بذارم .

ممنونم خدای من. ممنونم که این فرشته رو به من و همسرم بخشیدی و شادی و خوشبختی ما رو صد چندان کردی و آن را تکمیل کردی . ممنونم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)