روز مادر با تاخیر
مادرم ؛ مایه آرامش و دلگرمی من؛ معلم عشق ورزیدنم؛ اسوه استقامتم؛ زیباترین الگوی زندگی من روزت مبارک
این رو برای مادرم نوشتم که هر چند ازش دورم ولی وجودش به زندگی من دلگرمی و امید می ده . تا زنده ام دوستت دارم مامانی
**************************************************
نمی دونم برای مادر شیرین ترین لحظه زندگیش کی هست؟
وقتی که برای اولین بار می فهمه که خدا یه فرشته کوچولو گذاشته توی دلش و لایق مادر شدن شده؟
یا وقتی که بعد 9 ماه انتظار کشیدن؛ توی اتاق عمل و بعد کلی درد زایمان بچه اش رو نشونش می دن و تمام سختیهای این مرحله پر درد و البته لذت بخش رو فراموش می کنه؟
یا وقتی که برای اولین بار فرزندش از شیره وجودش تغذیه می کنه؟
یا وقتی که لحظه به لحظه فرزندت جلو چشمات با نگهداری و مواظبت شب و روز و لحظه به لحظه تو جون می گیره و بزرگ می شه؟
یا وقتی که اولین بار اولین لغت زندگیش رو به زبان می یاره که اکثرا" بابا هستش؟
یا وقتی که اولین بار مامان رو از زبانش می شنوی؟
یا وقتی که راست و چپ می یاد تو رو می بوسه و خیلی مظلومانه و خالصانه می گه مامانی دوست دارم؟
کی؟؟؟؟ می دونم که وقتی مادری تو این همه این شرایط قرار می گیره حسش غیر قابل وصفه.
اما من این حس رو امسال یک بار دیگه تجربه کردم؛ وقتی که روز مادر اومدم مهد دنبال تو فرشته کوچولوم با خنده ای خیلیییییییییییییی شیرین دویدی بغلم کردی و بوسم کردی این کارت رو بهم دادی
آره شیرینم ؛ این لحظه لذتش ؛ عشقش و حالش برام غیر قابل وصفه
ممنونم که این لحظات شیرین رو برام ساختی عروسک من؛ ساینای من
خدای بزرگ من ؛ ممنونم که این فرشته رو به من عطا کردی تا این لحظه های پر از عشق رو برام بسازه. شاکرممممممممم